اندیشه در استمرار انسان ،خروج از مسیر حبس و ورود در مسیر رشد می باشد. ابوسعید نیازی هشترودی آخرین مطالب
نويسندگان شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, :: 20:49 :: نويسنده : علی اسدی سهند آبادی
الهی از کرده خود شرمسارم و بر ناکرده خود غمگسار الهی جسمی پر حرکت روزی ام نما و روحی پر برکت الهی چون آب شوم ناب خواهم شد، حرارتی ده تا آتشی گیرم الهی طالب دیدارم و اسیر دلدار، نه توفیق دیدار یافته ام و نه رویت دلدار الهی می دانم که هستم باید بدانم که نیست الهی از درون می سوزم و با برون می سازم؛ تا نفرسوده ام دریاب مرا الهی با تو بودن شرط نیست با تو ماندن هنر است الهی دستی بسته دارم و جسمی خسته؛ می تازم و می بازم پناهم ده الهی بر هر سازی نای بازی نیست ما را با ساز خود دمساز کن الهی چو فردا رسد چه خواهد شد و چه خواهم کرد و چه خواهم گفت الهی بهانه ای دهتا بهایی یابم الهی افسرده حالم و شکسته دل، میگویند: تویی آن مشتری شکسته دلان، چه میشود که بخری و ببری؟ الهی تو را می جویم و تو را می گویم تو را می دانم و تو را می خوانم، امانم ده! الهی بنده آمالم و شرمنده اعمال، از آمال نفسانی ام وا رهان و بر اعمال انسانی ام رهنمونم ساز الهی سینه ای صدچاک دارم و صورتی غم ناک چه میشود از حال این بی حال تفقدی بکنی الهی وای بر من که بدون عذر معذورم و بدون توشه مغرور الهی بازار خودفروشی داغ است و خریداران بی انصاف، به انصاف خودت ما را از ما بخر الهی سرفرازی در عشقبازی است اهل رازم کن تا بی نیاز گردم الهی قدر گذشت و قدرش ندانستیم!
الهی رازی ده با سینه ای بازم، سوزی ده تا سازی سازم الهی دردی نهان دارم و اشکی روان، ریزش اشک از من و شست و شوی دل از تو الهی چشم دارم و نابینایم، گوش دارم و ناشنوایم دستم گیر که بی دست و پایم الهی عاجز از ادای نمازم و بی بهره از صفای نماز، زین نیاز، نیازی را بی نیاز کن الهی بی بهره از کمالم و نامحرم جمال، نکند عاجز از کسب کمال گردم و نادیده جمال الهی بدهکاری طلبکارم، بدهکارِ بندگی و طلبکار از این که ریزه خوار مولائی بخشنده ام الهی درد دل با که بگویم که یاران همه گرفتارخویشند نه حالی است و نه مجالی الهی در این محیط آلوده افسرده حالم و پژمرده دل، به حق خوبان درگهت دستم گیر تا آلوده نشوم الهی نکند عاجز از مهار نفس گردم و تابعش گردم به دادم برس نظرات شما عزیزان: پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||||||||||||||||
|